کاردستی های بامزه

شعر خورشید

خورشید چه قشنگی تو امروز نورتو پاشیدی رو تخت سفیدم اگر نبودی که دستم بسوزه می اومدم لپتو می کشیدم ننن برم مهمونی ه خونه ی بچه های لپ کشانی داغه داغه قصه ها و ماجراها مثله فله اتش فشانی دلم برات شد انقده پاشو اقا جون چرا اومده به قول مامان بزرگ من پاشو دیگه بابا افتاب زده دلم برات شد انقده پاشو اقا جون چرا اومده به قول مامان بزرگ من پاشو دیگه بابا افتاب زده ...
27 آذر 1395

ان چیزی که گر ان شود...شعر هستی

یه خبر یه خبر داداش دارم 7 ماهه مژده کلمه هایی که بهش می گویم: دبودی دوودویی بابادی گیش بابا نتن بوبدی منم داداش خوبش داداش خو و محبوبش داداش بزرگه:امیر حسین داداش کوچیکه:امیر عباس عنوان مطلب که شعر نوشتم بخاطر داداش گلمه داداشی که خودتو از تنهایی در می اره ز ربود ثانیه هر چه گفته ام مبود چو رعنایی فراوان  از تایه ایزان بود   ...
18 آذر 1395

ضرب المثل من خوردم تو هم بردی

این ضرب المثل درواقع برای زیاده خواهیه روزی مردی در خیابان دو کیسه در دستش بود در کیسه اول 145$ داشت و در دیگری 123$ دلار داشت ولی او باز هم پول می خواست روزی در اب کیسه 50$ پیدا کرده بود خوشحال بود.ولی مرد هر چقدر که دستش را دراز کرد دستش به کیسه پول نرسید با ایکه شنا بلد نبود مجبور شد شنا کنه به وسط اب رسید تعادلش بههم خورد دست و پا زد تا از اب بیرون امد لباساش خیس بودند تازه وقتی دست داخل جیبش کرد دید کیسه اول نیست. گفت ای داد بی داد دوباره دست داخل جیبش کرد از کیسه دومش هم خبری نبود در گوشه ی نشست و گریه ها کرد اما دیگر  گریه چه سودی داشت انقدر زیاده خواهی کرد که عاقبت این شد. ...
10 آذر 1395

هر چیز که خوار اید روزی به کار اید

یکی بود یکی نبود روزی ادم فهمیده و دنیا دیده ای با پسرش راه افتاد تا به سفر دور و درازی برود.این بود که پیاده سفرشان را شروع کردند هنوز مقدار زیادی محل زندگیشان دور نشده بودند که در جاده.نعل اسبی پیدا کردند...
4 آذر 1395
1